Vocabular
Învață verbele – Kurdă (Kurmanji)

تشعر
هي تشعر بالطفل في بطنها.
احساس کردن
او نوزاد در شکم خود را احساس میکند.

عرضت
عرضت أن تسقي الزهور.
پیشنهاد دادن
او پیشنهاد داد گلها را آب بدهد.

موقوفة
السيارات موقوفة في المرآب السفلي.
پارک کردن
ماشینها در پارکینگ زیرزمینی پارک شدهاند.

يصلح
أراد أن يصلح الكابل.
تعمیر کردن
او میخواست کابل را تعمیر کند.

يتم اصطحاب
يتم اصطحاب الطفل من الروضة.
جمع کردن
کودک از مهدکودک جمع میشود.

قتل
كن حذرًا، يمكنك قتل شخص بذلك الفأس!
کشتن
مراقب باشید، با این تبر میتوانید کسی را بکشید!

يختار
من الصعب اختيار الشخص المناسب.
انتخاب کردن
انتخاب کردن آن یکی درست سخت است.

يحرق
لا يجب أن تحرق الأموال.
سوزاندن
شما نباید پول را بسوزانید.

يقود
الرعاة يقودون الماشية بالخيول.
راندن
گلهداران با اسبها گاوها را میرانند.

يستبعد
الفريق يستبعدُه.
محو کردن
گروه او را محو میکند.

تحتضن
الأم تحتضن قدمي الطفل الصغيرتين.
در آغوش گرفتن
مادر پاهای کوچک نوزاد را در آغوش میگیرد.
