Ordförråd
portugisiska (PT) – Verb Övning

تصاحب کردن
ملخها تصاحب کردهاند.

پریدن بلند
کودک بلند میپرد.

دروغ گفتن
گاهی اوقات در شرایط اضطراری باید دروغ گفت.

وارد کردن
بسیاری از کالاها از کشورهای دیگر وارد میشوند.

عفونت زدن
او به یک ویروس عفونت زده شد.

اقامت یافتن
ما در یک هتل ارزان اقامت یافتیم.

حل کردن
کارآگاه پرونده را حل کرده است.

رسیدن
هواپیما به موقع رسیده است.

محدود کردن
در یک رژیم غذایی، باید میزان غذای خود را محدود کنید.

کافی بودن
کافی است، شما آزاردهنده هستید!

پیچیدن به
آنها به یکدیگر پیچیدهاند.
