Лексика
данська – Дієслова Вправа

خاموش کردن
او ساعت زنگدار را خاموش میکند.

سفر کردن
ما دوست داریم از اروپا سفر کنیم.

سرمایهگذاری کردن
ما باید پول خود را در کجا سرمایهگذاری کنیم؟

محافظت کردن
مادر از فرزند خود محافظت میکند.

انتظار کشیدن
او در انتظار اتوبوس است.

اتفاق افتادن
در خواب چیزهای عجیبی اتفاق میافتد.

ترجیح دادن
بسیاری از کودکان به جای چیزهای سالم، شیرینیجات را ترجیح میدهند.

قرار گذاشتن
دوست من امروز من را قرار گذاشت.

ملاقات کردن
گاهی اوقات آنها در پله ملاقات میکنند.

سفارش دادن
او برای خودش صبحانه سفارش داد.

بردن
تیم ما برد!
