ذخیرہ الفاظ

فنش – فعل کی مشق

cms/verbs-webp/38620770.webp
وارد کردن
نباید روغن را در زمین وارد کرد.
cms/verbs-webp/97784592.webp
توجه کردن
باید به علایم جاده توجه کرد.
cms/verbs-webp/49853662.webp
نوشتن روی
هنرمندان روی تمام دیوار نوشته‌اند.
cms/verbs-webp/27076371.webp
تعلق داشتن
همسر من متعلق به من است.
cms/verbs-webp/132125626.webp
متقاعد کردن
او اغلب باید دخترش را برای خوردن متقاعد کند.
cms/verbs-webp/20225657.webp
خواستن
نوعه من از من زیاد می‌خواهد.
cms/verbs-webp/106088706.webp
ایستادن
او دیگر نمی‌تواند به تنهایی بایستد.
cms/verbs-webp/98561398.webp
مخلوط کردن
نقاش رنگ‌ها را مخلوط می‌کند.
cms/verbs-webp/33463741.webp
باز کردن
می‌توانی لطفاً این قوطی را برای من باز کنی؟
cms/verbs-webp/101383370.webp
بیرون رفتن
دخترها دوست دارند با هم بیرون بروند.
cms/verbs-webp/96668495.webp
چاپ کردن
کتاب‌ها و روزنامه‌ها چاپ می‌شوند.
cms/verbs-webp/123211541.webp
باریدن
امروز بسیار برف باریده است.