Từ vựng
Học động từ – Nynorsk

跳跃
孩子开心地跳跃着。
پریدن
کودک با شادی دارد میپرد.

减少
我绝对需要减少我的取暖费用。
کاهش دادن
من قطعاً نیاز دارم هزینههای گرمایشی خود را کاهش دهم.

跑
运动员跑。
دویدن
ورزشکار دو میزند.

到达
他刚好及时到达。
رسیدن
او دقیقاً به موقع رسید.

影响
不要受其他人的影响!
تاثیر گذاردن
خود را تحت تاثیر دیگران قرار ندهید!

限制
贸易应该被限制吗?
محدود کردن
آیا باید تجارت را محدود کرد؟

交给
业主把他们的狗交给我遛。
سپردن
صاحبها سگهایشان را برای پیادهروی به من میسپارند.

生
她生了一个健康的孩子。
زایمان کردن
او به یک کودک سالم زایید.

对...负责
医生对治疗负责。
مسئول بودن
دکتر مسئول درمان است.

印象深刻
那真的给我们留下了深刻的印象!
تحت تاثیر قرار دادن
این واقعاً ما را تحت تاثیر قرار داد!

创建
谁创建了地球?
ساختن
چه کسی زمین را ساخته است؟
